معماری سنتی با شاخصههای مهم خود در زیبایی و سازگاری با شرایط اقلیمی، ریشه در تاریخ و فرهنگ و هنر این مرز و بوم داشت و با تناسبی هندسی و هوشمندانه، بیانگر ارزشهای فرهنگی و بومی و دارای استحکام و عمر مفید بود.
با گذر زمان، الگوبرداری از معماری غربی در سبک و سیاق زندگی ایرانیان رسوخ کرد به طوری که آغاز این الگوبرداری به صورت محدود در معماری شهری از دوران قاجار شکل گرفت و معماری سنتی که کهنگیناپذیر بود با نهادینه شدن فرهنگ غربی، رنگ و روی خود را از دست داد و در دوران پهلوی نیز رشد شتابانی در تغییر سبک و سیاق معماری سنتی اتفاق افتاد.
در چند دهه اخیر نیز با توسعه شهرنشینی همگام با تحولات جهانی، جامعه ایرانی متاثر از فرهنگ غربی و مصرفگرایی، بسیاری از شاخصهها و معیارها را در معماری سنتی کنار گذاشت و با بلند مرتبه سازی و نادیده گرفتن حریمها، به هویت معماری ایرانی-اسلامی لطمه زد و خانههای قدیمی رفته رفته جزئی از خاطرات شدند و معماری مدرن بر معماری سنتی غلبه کرد.
همچنین نماهایی عجیب و غریب در سطح شهرها بر روی ساختمانهایی با سبک و سیاقهای مختلف ظاهر شد و دیگر کاشی کاریهای زیبا و هشتیها جایگاهی در این معماری نداشت و پایه و اساس مسکن نیز با نگرشهای سرمایهای بنا نهاده شد و سایر مولفهها در تامین آرامش و احساس امنیت روحی و روانی دیگر جایگاه چندانی نداشت.
معماری سنتی در قم به عنوان شهری مذهبی و با پیشینه تاریخیاش، اگر چه تا مدتها شاکله قدیمی و مشخصات اسلامی ایرانی خود را حفظ کرد اما در دهه اخیر، این معماری دستخوش تحولات زیادی شد و به یکباره چهره شهر با نماهای غربی، رومی و وارداتی تغییر کرد و اگر بافتی نیز از گذشته بر جای مانده است بخش عمده ای از آن جزء بافتهای فرسودهای به شمار میرود که پس از تخریب، بهای کمتری به معماری ایرانی اسلامی در بازسازی آن میدهند و همان ساختمانهای مدرن و امروزی جایگزین آن خواهند شد.
معماریهای نوین هیچ تناسبی با ویژگیهای یک خانه اصیل و ایرانی و متناسب با سبک و سیاق اسلامی و فرهنگی ندارد و تفاوتهای فراوانی با خانههای ۵۰ سال قبل شاهد هستیم و آشفتگیهای فراوانی در سازهها و نماها میبینیم و معماری کهن ایرانی دیگر مورد استقبال شهرنشینان نیست، چرا که ساختمانها در هر دورهای از مدل و سبکی الگو میگیرند که فراگیر شده است و بدون توجه به تناسب میان آن سبک ساختمان با فرهنگ و اقلیم و موقعیت جغرافیایی، همچون دکوراسیونی تغییرپذیر شده و از هویت مذهبی تاریخی و فرهنگیمان دور میشوند.
استقبال از انواع و اقسام نماهای وارداتی و ساختمانهای مدرن، معماری سنتی را به دست فراموشی سپرده است، و سیما و منظر شهری با ویژگیهای بافت سنتی و مذهبی سنخیت چندانی ندارد و دیگر در عرصه معماری اسلامی و ایرانی، کمتر بهایی به هزینهکرد بر روی سازه و استفاده از ظرفیتهای اصیل میدهند و کیفیت نیز فدای کمیتها و شیوه بساز و بفروشی شده است.
وجود برخی قوانین سختگیرانه در سالهای اخیر برای ارتقای ایمنی و استحکام ساختمان، هر چند رویکرد مهمی در مقابله با بیکیفیتی سازه است، اما در این فراز و فرودهای ضابطهای، همچنان روشهای ساختمانی به سمت مدرنیت و دوری از معماری سنتی در حرکت است و ساختمانها و بناها از درونگرایی به برونگرایی سوق یافته است و کاربردی بودن اجرای ساختمان نیز به سمت تجملاتی شدن در تغییر است.
سیمای کالبدی و منظر شهری قم نیز با پراکندگیهایی که در سطح شهر دیده میشود، روایتگر یک بینظمی و آشفتگی در نوع معماریها و به ویژه نماهاست و تکنیکهای رایج در معماری معاصر و انواع مدلها، حرف اول را در انتخاب مردم میزند و از سوی دیگر مقررات و ضوابط خاصی در ساماندهی و یکدست شدن سیمای شهری وجود ندارد و همین نگرشهای سرمایهای و سرمایهگذاری بر روی مسکن موجب شده است که حتی نگرش علمی و زیستمحیطی بر روی سازه و شرایط اقلیمی، اهمیت چندانی نداشته باشد.
همچنین در ساخت و سازهای جدید، استفاده از نظریات کارشناسان معماری، اهمیت چندانی ندارد و حتی در مقررات ملی ساختمان نیز اثر چندانی از ضوابط معماری اسلامی و ایرانی نیست و بیشتر سبک و سیاق و الگوهای غربی طبق ذائقه مردم و ذوق و سلیقههای مختلف، حرف اول را در معماری نوین میزند و هنرنماییهای اصیل در معماری اسلامی –ایرانی، رنگ باخته است.
وجود کاستیهایی در نماسازی نیز، مدیریت شهری قم را با ساختمانسازیهای فعلی دچار چالش و مشکلاتی کرده است، اگر چه قوانینی در مدیریت شهری پیرامون عدم استفاده از نماهایی با رنگ تند و زننده و عدم تضاد با نماهای همسایگی در مناطق، هم ارتفاعی با ساختمانهای نوساز در منطقه، توجه به ضوابط عام نمای ساحتمان و آراستگی وجود دارد و به طور کلی ضوابط جدید نمای ساختمان حول سه سطح ایجابی، توصیهای و سلبی در جریان است، اما همچنان خلاءهایی در اجرای آن دیده میشود که تناسبی میان سازهها و نماها با مولفههای اسلامی و ایرانی به معنای واقعی وجود ندارد.
به نظر میرسد مدیریت شهری دارای وظیفهای مهم در احیای ساماندهی و ارتقای کیفیت سیما و منظر شهری در جهت احیای معماری و شهرسازی ایرانیاسلامی و بهبود وضعیت نمای ابنیه شهر در قالب طرح تفضیلی دارد و میتواند در طراحی شهری، سازوکارهایی را فراروی شهروندان قرار دهد تا همراه با تخصص و توجه به کیفیت سازه، بتوان از مولفهها و شاخصههای اسلامی ایرانی در طراحی ساختمان و نماها استفاده کرد.
البته یکی از راهبردهای مهم در تبیین معماری اسلامی و ایرانی، معرفی دقیق این سبک و سیاق از معماری به شهروندان و اهمیت توجه به این نوع معماری است، چرا که بسیاری از شهروندان آشنایی خاصی با معماری اسلامی و ایرانی ندارند و در جهت معرفی آن نیز تلاشی نشده است و اساسا در تعریف این نوع معماری نیز حرفها و سخنهای زیادی وجود دارد و معیار مشخصی در تعریف این سبک از معماری، به خوبی ترسیم نشده است.
آموزش و ارتقای سطح علمی شهروندان برای ضرورت شناخت معماری اسلامی و ایرانی نیاز به ابزارهای فرهنگی و تشویقی دارد تا بتوان غبار فراموشی را از این معماری زدود و با مشارکت متخصصان و صاحبنظران و با بهرهگیری از نظرات معماران سنتی و پیشکسوت در عرصه معماری اسلامی ایرانی در جهت آگاهی و تشویق شهروندان موفق بود، البته ابزارهای تشویقی و برخی از معافیتها در پرداخت تعرفه نیز نقش به سزایی در جهت احیای معماریهای با ارزش اسلامی و ایرانی دارد و میتواند این نوع معماری را احیا کند.
اگر شهروندان با سبک معماری اصیل ایرانی اسلامی و بایدها و نبایدهای آن آشنا شوند و با نگاهی تخصصی بتوان شاخصههای مهم این نوع معماری را با ساختمانهای فعلی و محدودیتهایی که نسبت به قبل در ساخت و سازها دیده میشود تطبیق داد، نظم و انظباط بیشتری در طراحی ساختمان و نما براساس سبک اسلامی ایرانی دیده خواهد شد و دیگر الگوها و سبکهای غیرمتعارف و بعضا ضد فرهنگی جایگزین سبکهای با اصالت نخواهد شد.
البته باید توجه داشت ساختمانسازی همچون بسیاری از پدیدههای دیگر متاثر وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است و گرانی و تورم در ساخت و ساز، خود موجب شده از الگوهای وارداتی و مصالح ارزان در سازه استفاده شود که در این شرایط در نظر گرفتن تسهیلات و امکاناتی برای ساخت و ساز، میتوان فراغ بال بیشتری را برای انتخاب صحیح به وجود بیاورد که این سیاست نیز به برنامهریزی و ارائه طرحی مناسب نیاز دارد.
یکی دیگر از ضرورتها در ساماندهی وضعیت فعلی معماری در قم، عدم وجود ضوابط مشخص برای بلندمرتبه سازیهاست که اگر این مساله نیز اصلاح شود و اهرمهایی برای الزام مالکان در نظر گرفته شود، بخش زیادی از مشکلات در معماری حل خواهد شد و طراحی شهری از انضباط بهتری برخوردار میشود.
اگر چه نوآوریهای جدید، مصالحی مدرن را به بازار ساخت و ساز عرضه کرده است اما می توان از مصالح رایج و سنتی نیز ساختمانهایی استاندارد، مستحکم و زیبا دارای مولفههای اسلامی ایرانی و زیبایی بنا نهاد و تکنیکهایی را به طور تخصصی و تجربی در هم آمیخت تا خلاءهای معماری نوین را پر کرد و با در نظر گرفتن ویژگیها و نیازها در ساختمانسازی، اصالت معماری اسلامی و ایرانی را به رخ کشید و منظری زیبا به لحاظ شهری و محیطی ایجاد کرد.
شهرداری قم، در کمیسیونها و در دل لوایح، تلاش خود را برای فرهنگسازی و گسترش معماری اصیل و سنتی به کار گرفته است، اما باید مسئولان دستگاههای اجرایی و متولیان نیز هر یک به ایفای نقش بپردازند تا بتوانیم به ارزشها و هویتهای ایرانی و اسلامی، رنگ و بویی دیگر بدهیم و در معماری نیز با بهرهگیری از تکنیکهای خاص و نیروی فنی ماهر و متخصص و رعایت ضوابط گامی موثر برداریم و البته قبل از هر چیز، بتوانیم به سلائق و ذائقهها سمت و سو بدهیم تا معماری با طراحی اصولی، معماری اصیل و سنتی را احیا کنیم.
در این خصوص مشارکت و همراهی نهادهای علمی، پژوهشی، دانشگاهی و حوزوی نقش بسیار مهم و راهبردی و توجه به ابعاد جامعهشناسی، روانشناسی، زیباشناختی و فرهنگی در مدیریت شهری، برای مقابله با بحران معماریهای وارداتی تلاش کنیم تا بتوانیم به معماری فعلی، آرامش و تسکین بدهیم و نظم و انظباط ویژهای در مدیریت شهری حاکم شود و جامعه فعلی، فاصله خود را با معماریهای سنتی و ایرانی و اسلامی کم کند.
اگر بتوان در این حوزه به خوبی آسیب شناسی کرد و ضعفها را شناخت و برای دردها در حوزه معماری نیز درمانی پیدا کرد و مسائل فرهنگی ومدیریت شهری را در معماری با یکدیگر گره زد و نگاه سرمایهای و مادیگرایی را از مسکن و معماری کمرنگتر کرد و درفرهنگسازی و تغییر نگرش مردم نسبت به سبکهای اصیل جهت بخشید، تحول خوبی در انتظار احیای معماری ایرانی اسلامی است به شرط اینکه، تنها به حرف بسنده نشود و عزمی برای تحول شکل بگیرد.
منبع: روزنامه فرصت امروز